خندیدم...

حالا که دلم را نمی خواهی
ساده می روم
اما
عکس هایم را پاره نکن
من در آن عکس ها
کنار ِ تو
لبخند نزدم
با تمام ِ جانم خندیدم …

http://www.vechat3.ir/chat

♥ جمعه 22 آذر 1398برچسب:ویچت،وی چت قدیمی،وی چت قدیمی ققنوس چت, ساعت 16:28 توسط Sajad

ترک برداشت

وقتی دلت مثل من ترک برداشت
دیگر آمدن یا رفتن
بودن یا نبودن
هیچ فرقی نمی کند
آدم یک روز به جایی می رسد
که دلش می خواهد همیشه بخوابد
خواب چقدر خوب است
برای نداشتن ها …

http://www.vechat3.ir/chat

♥ جمعه 22 آذر 1398برچسب:ویچت،وی چت قدیمی،وی چت قدیمی ققنوس چت, ساعت 16:22 توسط Sajad

جمعه

باز “جمعه” با همان منوی همیشگی اش!
چشمانی که ولگرد خیابانهای بی تو شده اند
خاطراتی که بهانه های تنهاییم را دست به ڪمر زده اند
شاید جمعه منم!
که زماڹ روی دستم باد ڪرده
و تا ابد تاریخ انقضا خورده
که صبح تا شب جای خالیت را دوره ڪنم
و در آزمون هر شب نبودنت
چناڹ بیفتم ڪه
بمیرم!
جمعه منم!
که ملودی خنده هایت در دلم تاب می خورد
دردت به جانم:
تو هم که نیستی
اصلا بگذار ساده اش ڪنم
عجب زهر ماری ست جمــــــــــعه .

http://www.vechat3.ir/chat

♥ جمعه 22 آذر 1398برچسب:ویچت,وی چت قدیمی,وی چت قدیمی ققنوس چت, ساعت 16:20 توسط Sajad